شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
بسم الله الرحمن الرحیم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما به خدا ایمان آوردیم رهاشان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند ( سوره عنکبوت، آیه 2 ) امام ما گفت: «اگر ما بکشیم پیروزیم و اگر کشته هم بشویم پیروزیم» پس من هم حتماً پیروز شدهام. ما باید راه امامانمان و پیشوایانمان را ادامه دهیم. ای مادر تنها خواهشی که دارم از تو برای من گریه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
بسم الله الرحمن الرحیم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما به خدا ایمان آوردیم رهاشان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند ( سوره عنکبوت، آیه 2 ) امام ما گفت: «اگر ما بکشیم پیروزیم و اگر کشته هم بشویم پیروزیم» پس من هم حتماً پیروز شدهام. ما باید راه امامانمان و پیشوایانمان را ادامه دهیم. ای مادر تنها خواهشی که دارم از تو برای من گریه...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حمید اکتسابی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هر دم ستارهای به زمین میکشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است هنوز بیست و دوم شهریورماه ۱۳۴۷ یادآور روز مبارک و خجستهای است. در چنین روزی نور مقدسی در فضای خانه مؤمنی مسلمان تابید و یاری از یاران روحالله با میلادش دیدگان خانوادهای مسلمان و متدین را منور ساخت. گوهر پاک وجود حمید اکتسابی در این روز عرصه حیات را درک نموده و چشمان حقیقتبین او به طبیعت خاکی و جهان فانی گشوده شد. طفل نوپای خانواده پس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هر دم ستارهای به زمین میکشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است هنوز بیست و دوم شهریورماه ۱۳۴۷ یادآور روز مبارک و خجستهای است. در چنین روزی نور مقدسی در فضای خانه مؤمنی مسلمان تابید و یاری از یاران روحالله با میلادش دیدگان خانوادهای مسلمان و متدین را منور ساخت. گوهر پاک وجود حمید اکتسابی در این روز عرصه حیات را درک نموده و چشمان حقیقتبین او به طبیعت خاکی و جهان فانی گشوده شد. طفل نوپای خانواده پس...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حیدر دوستی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حیدر، بهمنماه سال ۱۳۴۶ وقتی به دنیای خاکی پا نهاد، با گریههای خود شادمانی و لبخند را بر لبهای خانواده نشاند و روزی که با لبخند زیبا بر روی لبش از خانواده جدا میشد، همه آنها در فراقش گریستند. خانواده متدین او در روستای مشکان با تلاش فراوان به تربیت وی همت گماشتند و برای آموختن فنون زندگی او را راهی دبستان شهید آیت (ششم بهمن) کردند. حیدر، پس از چهار سال درس خواندن تحصیل را رها کرد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حیدر، بهمنماه سال ۱۳۴۶ وقتی به دنیای خاکی پا نهاد، با گریههای خود شادمانی و لبخند را بر لبهای خانواده نشاند و روزی که با لبخند زیبا بر روی لبش از خانواده جدا میشد، همه آنها در فراقش گریستند. خانواده متدین او در روستای مشکان با تلاش فراوان به تربیت وی همت گماشتند و برای آموختن فنون زندگی او را راهی دبستان شهید آیت (ششم بهمن) کردند. حیدر، پس از چهار سال درس خواندن تحصیل را رها کرد...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید شهباز بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در تاریخ ۱۳۴۵/۱۱/۱۰ در روستای بسترم سوم از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز میان خانوادهای متدین و مسلمان، کودکی چشم به جهان باز کرد که پدر نام او را «شهباز» نهاد. گویی روزی را میدید که این شهباز بلندپرواز آسمان اسلام باید در پهندشتهای جمهوری اسلامی ایران در دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی بر جغدان شبپرست بتازد و توطئههای آنان را در مقابله با اسلام ناب محمدی (ص)، در نطفه خفه کند. شهباز از کودکی پرجنبوجوش و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در تاریخ ۱۳۴۵/۱۱/۱۰ در روستای بسترم سوم از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز میان خانوادهای متدین و مسلمان، کودکی چشم به جهان باز کرد که پدر نام او را «شهباز» نهاد. گویی روزی را میدید که این شهباز بلندپرواز آسمان اسلام باید در پهندشتهای جمهوری اسلامی ایران در دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی بر جغدان شبپرست بتازد و توطئههای آنان را در مقابله با اسلام ناب محمدی (ص)، در نطفه خفه کند. شهباز از کودکی پرجنبوجوش و...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید خداداد اسفندیاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خداداد اسفندياري »
آنگاهکه غنچه وجودش در میان خانواده مذهبی و متدین اسفندیاری در سال ۱۳۲۴ در شهر آباده طشک شکوفا شد، آن را رحمت خدا بر خانواده خود دانسته و او را خداداد نامیدند. تنگناهای اقتصادی و مشکلات ناشی از درآمد کم خانواده، باعث شد تا خداداد زندگی را با سختی و فشار زیاد ادامه دهد و با اُنس به گرفتاریها بزرگ شود. نبودن امکان تحصیل و مدرسه در زادگاه وی، او را از تحصیل محروم نمود. از همان کودکی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خداداد اسفندياري »
آنگاهکه غنچه وجودش در میان خانواده مذهبی و متدین اسفندیاری در سال ۱۳۲۴ در شهر آباده طشک شکوفا شد، آن را رحمت خدا بر خانواده خود دانسته و او را خداداد نامیدند. تنگناهای اقتصادی و مشکلات ناشی از درآمد کم خانواده، باعث شد تا خداداد زندگی را با سختی و فشار زیاد ادامه دهد و با اُنس به گرفتاریها بزرگ شود. نبودن امکان تحصیل و مدرسه در زادگاه وی، او را از تحصیل محروم نمود. از همان کودکی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمدرضا خودستان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمدرضا خودستان »
زمزمه لبهایشان سرود عشق بود و افق نگاهشان کوی دوست. دررسیدن به معشوق سر از پا نمیشناختند. از جرگه آن عاشقان یکی محمدرضا نامی بود که در سال ۱۳۳۹ در نیریز، میان خانوادهای مسلمان و مقید به آداب اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. کودکی را با بازیهای کودکانه و آموزش آداب زندگی سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه مفتح نیریز و دوره دبیرستان را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمدرضا خودستان »
زمزمه لبهایشان سرود عشق بود و افق نگاهشان کوی دوست. دررسیدن به معشوق سر از پا نمیشناختند. از جرگه آن عاشقان یکی محمدرضا نامی بود که در سال ۱۳۳۹ در نیریز، میان خانوادهای مسلمان و مقید به آداب اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. کودکی را با بازیهای کودکانه و آموزش آداب زندگی سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه مفتح نیریز و دوره دبیرستان را...
بیاد شهید حمید ده بزرگی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ده بزرگی زبر یاران رفت بود همکار بسیجی و سپاه ای حمید ای گل باغ ایمان از جهاد آمده اینک یاران خیزجانارفقا آمده اند آمده صورت ماهت بینند دوستان آمده بهردیدار آمده حجله عیشت بینند لیک شد حجله توخانه گور همسرت تاب و توان داده ز دست روز او همچو شب تار شده ای حمید ای گل باغ مادر مادرت بهرتو دارد شیون رفتی و داغ تو مجنونم کرد پسرم زود چرا رفتی تو یاد آندم که کنارم...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ده بزرگی زبر یاران رفت بود همکار بسیجی و سپاه ای حمید ای گل باغ ایمان از جهاد آمده اینک یاران خیزجانارفقا آمده اند آمده صورت ماهت بینند دوستان آمده بهردیدار آمده حجله عیشت بینند لیک شد حجله توخانه گور همسرت تاب و توان داده ز دست روز او همچو شب تار شده ای حمید ای گل باغ مادر مادرت بهرتو دارد شیون رفتی و داغ تو مجنونم کرد پسرم زود چرا رفتی تو یاد آندم که کنارم...
نقش نیروهای شهرستان در عملیات والفجر یک
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
نیروهای اعزامی از شهرستان نیریز به استعداد یک گروهان در این عملیات حضور داشتند. این نیروها جمعی گردان 9040 از تیپ 33 المهدی(عج) بودند که سردار ماهوتی معاونت گردان وسردار شهید حسن عیدی نیز فرماندهی یکی از گروهانها را عهدهدار بودند. شرح این عملیات را از زبان آقای غلامرضا نصرتی که در این عملیات حضور داشته است بخوانید: عصر یکی از روزهای بهار 1362 عازم منطقه عملیاتی شدیم. شب عملیات در منطقه پاسگاه شرهانی، وارد کانال عریض و بزرگی...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
نیروهای اعزامی از شهرستان نیریز به استعداد یک گروهان در این عملیات حضور داشتند. این نیروها جمعی گردان 9040 از تیپ 33 المهدی(عج) بودند که سردار ماهوتی معاونت گردان وسردار شهید حسن عیدی نیز فرماندهی یکی از گروهانها را عهدهدار بودند. شرح این عملیات را از زبان آقای غلامرضا نصرتی که در این عملیات حضور داشته است بخوانید: عصر یکی از روزهای بهار 1362 عازم منطقه عملیاتی شدیم. شب عملیات در منطقه پاسگاه شرهانی، وارد کانال عریض و بزرگی...
بهداری رزمی جنگ از دیدگاه حمید رضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای دکتر حمید رضا جمشیدی از سال 1363 به بعد تا پس از جنگ معاونت بهداری رزمی جنوب که میتوان گفت بهداری رزمی جنگ محسوب می شد، را به عهده داشتند1. در رابطه با نحوه درمان مجروحین و تدابیر و اقداماتی که در این زمینه در طول جنگ پیش بینی شده بود، اطلاعات موثق و زیادی دارند. پزشکان، پیراپزشکان و امدادگران جمعی بهداری رزمی جنگ بحق خدمات بسیار ارزنده و شایانی را در طول جنگ به رزمندگان خصوصا"...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای دکتر حمید رضا جمشیدی از سال 1363 به بعد تا پس از جنگ معاونت بهداری رزمی جنوب که میتوان گفت بهداری رزمی جنگ محسوب می شد، را به عهده داشتند1. در رابطه با نحوه درمان مجروحین و تدابیر و اقداماتی که در این زمینه در طول جنگ پیش بینی شده بود، اطلاعات موثق و زیادی دارند. پزشکان، پیراپزشکان و امدادگران جمعی بهداری رزمی جنگ بحق خدمات بسیار ارزنده و شایانی را در طول جنگ به رزمندگان خصوصا"...
به یاد شهید حمید مستفیضی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
واردخاک وطن شد پیکر پاک حمید رفت اودرجبههتا تن را رهاسازد ز ننگ در وصیت نامه گفت ایدوستان نازنین رهبر ما دوستانپیرجماران است و بس جان بکف ازامرودستورخمینیمی رویم روز ما تاریک از ظلم عیان گردیده بود خواری اسلام را درچشممیدیدیعیان چونحسینبن علیآن نایب خاص امام گفت هل من ناصرا"ینصرزدلاین راهبر همچوخورشیددرخشانگشتمارا راهیاب ایکهگویی کاش بودم با حسین درکربلا جبهه ها امروز محتاججوانوپیر ماست هرکسی داردتوانبایدکهبیصبر و درنگ مادرم از دادن فرزند خود دلشاد باش گریه کن از...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
واردخاک وطن شد پیکر پاک حمید رفت اودرجبههتا تن را رهاسازد ز ننگ در وصیت نامه گفت ایدوستان نازنین رهبر ما دوستانپیرجماران است و بس جان بکف ازامرودستورخمینیمی رویم روز ما تاریک از ظلم عیان گردیده بود خواری اسلام را درچشممیدیدیعیان چونحسینبن علیآن نایب خاص امام گفت هل من ناصرا"ینصرزدلاین راهبر همچوخورشیددرخشانگشتمارا راهیاب ایکهگویی کاش بودم با حسین درکربلا جبهه ها امروز محتاججوانوپیر ماست هرکسی داردتوانبایدکهبیصبر و درنگ مادرم از دادن فرزند خود دلشاد باش گریه کن از...